خاطرات کاغذی | تیلز

سگی به نام "تیلز" با زوجی بازنشسته به نام‌های عمو چارلز و خاله ایرما زندگی می‌کند که دو گربه سفید و سیاه هم دارند. به سبب یک رقابت قدیمی، این سه دائماً با هم درگیر می‌شوند که با برخوردهای سخت‌گیرانهٔ خاله ایرما که طرفدار گربه‌هاست و حمایت‌های عمو چارلز که طرفدار سگ است، درگیری‌ها و تنش‌ها تشدید هم می‌شود. محور داستان هر قسمت بر سرناقلابازی گربه ها و مظلومیت سگ رقم می خورد. معمولا گربه ها خرابکاری به بار آورده و آتش می سوزاندند ولی در نهایت با سیاست و زیرکی تمام تقصیر را گردن سگ بیچاره می انداختند و در نهایت این “تیلز” بود که همیشه می بایست در مقابل صاحبشان قیافه سگ نادم و پشیمان را به خود می گرفت؛ هرچند که پیش چشم ما قهرمان و شخصیت اول ماجراها بود. با تماشای این کارتون صامت این قدر دلمان به حال تیلز می سوخت که اگر آن دو تا گربه شیطان به دستمان می افتادند دلمان می خواست یک کتک مفصل از ما نوش جان کنند. امروز با تماشای صرفا یک عکس از این کارتون شاید خیلی ماجراهای آن را به یاد نیاوریم ولی حسی که از دیدن آن برایمان تداعی می شود، یک دنیا خاطره دارد.
این کارتون مجارستانی با نام اصلی "تیلز، بلای جان گربه‌ها" (به مجاری: Frakk, a macskák réme) بر پایهٔ قصه‌های کوتاهی از "آگنش بالینت " مابین سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۵ میلادی به کارگردانی"آتیلا مسلینی"و" پل ناجی" در چهار فصل منتشر شد.